پارسايي بر کنار دريا بود و زخم پلنگ داشت، با هيچ دارويي خوب نمي شد، مدت ها از آن رنجور بود و دم به دم شکر خداي تعالي همي گفت. پرسيدندش که شکر چه مي گويي؟ گفت: شکر آن که به مصيبتي گرفتارم نه به معصيتي.
گلستان سعدي
8 امتیاز + /
0 امتیاز - 1391/06/30 - 01:56